به گزارش مجله خبری نگار/فرهیختگان: اولین بخش از برنامه «میزگرد اقتصادی» شبکه یک رسانه ملی میزبان مسعود پزشکیان یکی از شش کاندیدای انتخابات ریاستجمهوری آتی بود. در این برنامه که با حضور یک کاندیدا به همراه دو مشاور و در سمت مقابل با حضور سه کارشناس اقتصادی برگزار شد، پاسخهای قابل تامل مسعود پزشکیان، اغلب طرفداران وی را ناامید کرد. در ادامه به بررسی بخشهایی از اظهارات پزشکیان در این برنامه پرداخته شده است.
بسیاری از منتقدان مسعود پزشکیان میگویند تاکید بیش از حد او در رجوع به کارشناسان هم جنبه مثبت دارد هم جنبه منفی. به عبارتی وی از یک طرف بهخوبی اشاره میکند که تصمیمهای اقتصادی باید برمبنای مراجعه به دیدگاههای کارشناسی، تجربیات ملی و بینالمللی و یاریجستن از دیدگاههای علمی تجربه شده باشد، اما در سویی دیگر وی بدون هیچ اشارهای به رویکردهای کلان دولت احتمالیاش، همه سوالها را به آینده و کارشناسان دولتش ارجاع میدهد. این درحالی است که نخبگان، دانشگاهیان و کف جامعه انتظار دارند رویکردهای کلان کاندیداها را بشنوند و برمبنای آن دست به انتخاب بزنند یعنی انتظار جامعه از مسعود پزشکیان یا هر شخص دیگری که داوطلب انتخابات ریاستجمهوری شده، این است که رویکردهای کلان خود را در موضوعاتی همچون کسری بودجه، ناترازی انرژی، صندوقهای بازنشستگی، فساد، ناترازی نظام بانکی، رشد اقتصادی ناچیز، تورم بالا، فقر، روابط تجاری با خارج، تحریمها و... بهصورت کلی اعلام کرده و جزئیات آن را به کارشناسان بسپارد.
پرواضح است هر کاندیدای انتخابات ریاستجمهوری هرچند هم فهم زیادی از علم اقتصاد نداشته باشد، باید یک تصویر کلان را در موضوع مورد اشاره (کسری بودجه، ناترازی انرژی، صندوقهای بازنشستگی، فساد، ناترازی نظام بانکی، رشد اقتصادی ناچیز، تورم بالا، فقر، روابط تجاری با خارج، تحریمها و...) دریافت کرده و آن تصویر کلان را بهعنوان چراغ راه دولتش اعلام کند و در جزئیات این موضوعات را به مشاوران و کارشناسان بسپارد. این داشتن تصویر کلان باعث میشود کاندیدای انتخابات ریاستجمهوری اولا دچار ۱- دولت آینده دچار اغتشاش فکری نشده و هر دو جریان رادیکال بازارگرا و جریان شبهعلم اقتصادی خود را بر دولت تحمیل نکنند، ۲- ثانیا رئیسجمهور منتخب (کاندیدای فعلی) با این انتخاب چهارچوب کلی، همین حالا مشخص میکند که تیم اقتصادی وی چه کسانی خواهند بود و نگاه آنها برای رسیدن به این اهداف کلی چگونه خواهد بود و ۳- نکته سوم اینکه پرواضح است انتخاب رویکرد کلی کاندیداها باید اولا در تعارض با سیاستهای کلی نظام و برنامه هفتم توسعه نباشد، ثانیا هر برنامهای که یک پایش روی زمین نباشد (مبتنیبر واقعیتهای اقتصاد ایران تجویز نشده باشد)، از نظر مردم و نخبگان انتظاری جز شکست برای آن قابل تصور نیست. بخش قابل تامل اظهارات مسعود پزشکیان در روزهای اخیر یادآور دو اتفاق تلخ در گذشته است. اولی اینکه مهدی کروبی از اولین نفراتی بود که بهعنوان کاندیدای انتخابات ریاستجمهوری سال ۱۳۸۸ مرتبا در هر موضوعی میگفت کارشناس نیست و ترجیح میدهد این سوالها را به کارشناسان ارجاع دهد. در سویی دیگر محمود احمدینژاد نیز مدعی بود «رئیسجمهور خودش باید صاحبنظر باشد، کارشناسارشد باشد. تا یک کارشناس حرف زد باید بتواند حرفش را رد یا تایید کند، دو کارشناس دو حرف متناقض زدند شما از کجا متوجه میشوید کدام درست میگوید»، اما آنچه در ادامه مشخص شد این بود که به اذعان اغلب کارشناسان و همراهان محمود احمدینژاد، وی تنها دیدگاه کارشناسی را قبول داشت که صرفا مطابق با تصورات وی بوده، نه اینکه بهلحاظ علمی و فنی مورد قبول کارشناسان معتبر باشد.
یکی از سوالهای مهم این میزگرد از سوی محمدحسین حسینزادهبحرینی اقتصاددان و نماینده مجلس و کارشناس برنامه از مسعود پزشکیان پرسیده شد. حسینزادهبحرینی با طرح این موضوع که در مساله بنزین یک دیدگاه معتقد است باید قیمت را بالا برد تا مصرف کاهش پیدا کند، چون قیمت بنزین ارزان است و دیدگاه دیگر بهشدت مخالف افزایش قیمت است، خطاب به این کاندیدای انتخابات ریاستجمهوری گفت لطفا با صراحت پاسخ دهید اگر شما رئیسجمهور شوید، شش ماه بعد چه برنامهای برای قیمت بنزین به مجلس میآورید؟ پزشکیان پاسخ داد: «هر حرکتی در مورد قیمت بنزین یا هر ناترازی بخواهیم انجام دهیم باید مردم را آماده کنیم. بدون مشارکت با مردم اجرای یک تصمیم نه علمی است نه قابل قبول. ما باید کاری کنیم نانآور، شرمنده زن و بچه خود نباشد. چطور میشود این کار را کرد؟ من نمیتوانم نظر کارشناسی بدهم. کارشناسها بحث میکنند و تجربه بینالمللی را در نظر میگیرند و شرمساری نانآور را لحاظ میکنند.» وی درنهایت دیدگاه مشخصی درخصوص ناترازی انرژی ارائه نداد و صرفا مساله را به کارشناسان ارجاع داد.
مسعود پزشکیان در پاسخ به این سوال داود دانشجعفری عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام و کارشناس برنامه که پرسید با توجه به اهداف برنامه، تورم تکرقمی و رشد بالای ۸ درصد، جناب پزشکیان چطور میخواهید اقتصاد را متحول کنید؟ گفت: «مساله از نظر من خیلی روشن است. تمام دولتها قرار بود ما را به آنجا برسانند، چرا نرسیدیم؟ وقتی عدهای کارشناس در سیستم هستند، اما کارشناس نیستند و کالا دو ماه و یکسال و... در گمرک معطل میشود، وقتی وزارت صنعت هر روز یک بخشنامه صادر میکند و تولیدکننده نمیداند چه خاکی به سر کند، کار به جایی نمیبرد. ما دنبال کارشناس نگشتیم و آدمهایی سر کار بودند که اینکاره نبودند. من جراح را برای اقتصاد بگذارید کار را قطعا خراب میکنم.»
پاسخهای کلی و بدون رویکرد کلان پزشکیان تمامی نداشت. وی در پاسخ به سوال یحیی آلاسحاق دیگر کارشناس برنامه میزگرد اقتصادی که پرسید: «در حوزه تحریم چطور قصد حل تحریمها را دارید؟ در حوزه روابط خارجی چه برنامهای دارید؟ در حوزه بازرگانی قصد دخالت در قیمتگذاری دارید؟ در حوزه سیاستهای پولی و بانکی یا نظام دیپلماسی چه وزنی برای جایگاه تجارت قائل هستید؟ وزیر امور خارجه شما چقدر باید دیدگاه اقتصادی داشته باشند؟» میگوید: «من متخصص نیستم، اما براساس اصلاحاتی که در دنیا صورت گرفته، ما اگر قانون را اجرا کنیم قانون باید مسیر را مشخص کرده باشد. هر تغییری سه اصل دارد؛ اینکه چه کسی مسئول است و چگونه باید عمل کند و چگونه باید پاسخگو باشد. مجلس قانون مینویسد، اما هر کس کار خود را میکند. قانون مبارزه با فساد مینویسند درحالیکه اگر قوانین را اجرا کرده بودند هیچ فساد و رانتی صورت نمیگرفت.»
پزشکیان در ادامه و در پاسخ به سوال داود دانشجعفری در نظام اداری کشور، یکی از مشکلات اصلی کسری بودجه دولت است و بسیاری معتقدند تورم بالا ریشه در کسری بودجه دارد، شما برای رفع کسری بودجه و اصلاح نظام مالی چه برنامهای دارید؟ در پاسخ بیان کرد: «شما اینها را بهتر از من میدانید که از من سوال میکنید. کار سخت را راحت نمیتوان انجام داد. اگر فقط بخواهیم در سیستم اداری مداخله کنیم، امکان ندارد به توقعی که انتظار داریم در آن سیستم اداری دست پیدا کنیم. ما نمیگوییم با اسرائیل دوست شویم، اما میتوانیم با کشورهای دیگر مذاکره کنیم که نمیکنیم. چه لزومی داشت سفارت عربستان و انگلستان را تخریب کنیم و آبروی خود را ببریم. ما بهجای تنشزدایی دنبال تنشزایی هستیم.»
در ادامه یحیی آلاسحاق با طرح این نکته که سهم دولت در اقتصاد ایران بسیار بالاست و رئیس دولت باید یک هدف و تارگت مشخص برای این موضوع داشته باشد، خطاب به پزشکیان گفت شما مردمی کردن را به چه معنایی میدانید؟ ذهنیت شما درخصوص پایان دوره اول شما حدس و دیدگاهتان در مورد میزان مالکیت مردم چقدر است؟ پزشکیان پاسخ داد: «سیاستهای اجرا نشده این بلا را سر مردم آورده است. اینکه من چه خواهم کرد با توجه به ۳۰ سال سابقه، معتقدم براساس شواهد باید تصمیمگیری صورت گیرد. اگر کسی شواهد بیاورد، صاحب فرآیند است. اگر بدون شواهد بپذیرم خیانت کردهام. باید به کارشناس بسپاریم و معتقد باشیم که هر کاری روش خود را دارد.»
اظهارات مسعود پزشکیان در برنامه میزگرد اقتصادی با واکنشهای متفاوتی روبهرو شد. برخی از طرفداران وی ارجاع همه مسائل کلان کشور به نظام کارشناسی را از ویژگیهای مثبت و متمایز پزشکیان برشمردند، اما بسیاری از طرفداران یا افراد با گرایش اصلاحطلبی نیز بودند که این اظهارنظرها از سوی وی را ناامیدکننده دانستند. صادقالحسینی از چهرههای رسانهای درخصوص جهتگیریها و پاسخهای پزشکیان در برنامه میزگرد اقتصادی در صفحه توییتر خود نوشت: «متاسفانه نامزدهای انتخابات ریاستجمهوری گویی همگی در نقطه ضعف دولت قبل یعنی اغتشاش فکری و نداشتن برنامه اقتصادی مشترکند. جوری مقابل سوالات اقتصادی از ارجاع به کارشناس میگویند گویی همه کارشناسان یک نظر دارند! کسی که نامزد شده سالها برای شنیدن و انتخاب نظر کارشناسی وقت داشته است.» صادقالحسینی در مناظره توییتری با محمد فاضلی، جامعهشناس و از چهرههای موافق پزشکیان نیز به نکات دیگری از ضعف گفتمانی پزشکیان در میزگرد اقتصادی اشاره میکند. فاضلی در ابتدا مینویسد: «آقای پزشکیان رویه درستی را که میگویید «من کارشناس نیستم و کارشناسان باید بررسی و اجماع کنند تا مساله را تعریف و حل کنند» ادامه دهید. بالاخره باید فهم و رویه شود که رئیسجمهور پست سیاسی است و تخصصی نیست؛ و نباید خودش را متخصص هر عرصهای بداند. رئیسجمهور هماهنگکننده کلان است.» صادقالحسینی در پاسخ به فاضلی مینویسد: «مگر اجماع کارشناسی در موضوعات کلان ممکن است؟ همیشه نظرات مختلف و متضاد کارشناسی وجود دارد. کاری به آقای پزشکیان ندارم ولی نامزد ریاستجمهوری نباید قبل از انتخابات در مورد بحرانهای اصلی کشور به جمعبندی برسد و کارشناس خود را مشخص کند و آن جمعبندی را به رای مردم بگذارد؟»
فاضلی هم در پاسخ مینویسد: «نگاه محدودی به کارشناسی دارید. کارشناس خاصی هم مد نظر نیست. «اجتماع کارشناسان» وجود دارد و «گفتمانهای کارشناسی». انتخاب رویکردها تابع تحلیل هزینه- فایده و فرآیند طی شده در سطح سیاسی و اجتماعی است. روش تعریف و حل مساله هم اهمیت دارد. روشهای متعدد برای ارزیابی نظرات کارشناسی وجود دارد. در ضمن کارشناسی در سطح حکمرانی، امر فردی نیست. دستگاههای کارشناسی هست با انواع روشهای راستیآزمایی و سیاستگذاری شواهدمحور.»
درنهایت صادقالحسینی در پاسخ فاضلی سوالش را اینگونه مطرح میکند: «الان اجتماع کارشناسان در موضوع رفع بحران انرژی/ ارز ترجیحی/ فقر/ نابرابری/ صندوقهای بازنشستگی/ رشد اقتصادی پایین چیست؟ سوال بعدی این است که اگر «اجتماع کارشناسان» وجود دارد در این موارد چرا پس نامزدها نمیآیند نتایج رو واضح بگویند؟» مجید شاکری، دیگر کارشناس اقتصادی بود که نسبت ارجاع پاسخ همه سوالها به کارشناسان در اظهارات برخی از کاندیداهای انتخابات ریاستجمهوری واکنش نشان داد. شاکری در صفحه شخصی خود در توییتر مینویسد: «۱- اینکه بکوشیم ضعف یک کاندیدا را از طریق مشاور/ معاون/ ژنرال بپوشانیم یا حوزه انتقال پیام او را از تصویر به متن ببریم، شاید در کمپین کار را در بیاورد ولی انصافا به کار اداره کشور نمیآید. ۲- رئیسجمهور باید بتواند بین هزینه و فایدههاى گوناگون تصمیم سیاسی بگیرد و این بدون داشتن ایده مرکزى عملا ممکن نیست. آیا بناست باز هم وقت کشور صرف تصمیم نگرفتن رئیسجمهور شود؟ ۳- مساله فن بیان یا تسلط کلامى موضوعاتى حاشیهاى است. یک نماینده با سابقه مجلس باید لااقل نسبت به برنامه هفتم که یک حسى داشته باشد. نباید بگذاریم در ذهن ما مصالح کمپین بر مصالح ملی غالب شود.»